پاورپوینت نقش تشویق کارکنان در پیشبرداهداف سازمانی - دانلود رایگان
دانلود رایگان
دانلود رایگان پاورپوینت نقش تشویق کارکنان در پیشبرداهداف سازمانیدانلود پاورپوینت با موضوع پاورپوینت نقش تشویق کارکنان در پیشبرداهداف سازمانی دارای 38 اسلاید و با فرمت .ppt و قابل ویرایش و آماده برای ارائه ، چاپ ، تحقیق و کنفرانس می باشد. تعداد اسلاید : 38 اسلاید
فرمت فایل: پاورپوینت .ppt و قابل ویرایش
آماده برای : ارائه ، چاپ ، تحقیق و کنفرانس
قسمتی از متن نمونه:نقش تشویق کارکنان درپیشبرداهداف سازمانی مقدمه قرن 21 نیازمند یک رویکرد کلینگرانه در قبال تایید و تشویق کارمندان است. این امکان وجود دارد که تاکید زیادی بر نحوه پرداخت و دیگر مزایای مالی صورت پذیرد. ماهیت متغیر رابطه میان کارفرمایان و کارمندان نیازمند «شرایطی» نوین است.مدیریت افراد کار پیچیدهای است. بازارها در سطح جهان رو به گسترش هستند. نیروی کار به شکلی نامحسوس در حال رشد است و دفاتر کار چهرهای مجازی یافتهاند. به لحاظ احساسی، افراد تعهد کمتری به سازمانشان پیدا کردهاند. اداره یک سازمان موفق، دشوارتر و رقابتیتر شده است. بهترین راههای فعال کردن و ایجاد انگیزه در کارمندان چیست؟ از راههای مختلفی استفاده میشود مانند حقالزحمههای ساعتی، سهیم کردن در سود، برنامههای مختلف تشویقی و پرداختهای یک مرتبهای. چرا برخی کارمندان به لحاظ عملیاتی، احساسی و فیزیکی، کارشان را رها میکنند و دیگران در کارشان باقی میمانند؟ چرا سیستم تشویقی برخی سازمانها ضعیف و برخی دیگر بسیار قوی است؟ جواب این پرسشها ریشه در رویکردی کلینگرانه در قبال مدیریت و تشویق کارمندان دارد. سیستمهای کارآمد شناخت و تشویق، متضمن آن هستند که فرد با تمام وجود به کارش بپردازد. آنها کارمندان را ترغیب مینمایند تا انرژی مولد خود را آزاد کنند و کیفیت کار خود را بالا ببرند. مدیران موفق هم به افراد توجه دارند و هم به فرآیندها. آنها با کنار گذاشتن مدیریت فرمان و کنترل ، بر روابط تاکید مینمایند. این مدیران، کارمندان را بخشی از سیستم مشتری مداری سازمان خود میدانند و مرتباً به دنبال یافتن راههایی برای راضی نگه داشتن و حفظ تعهد آنها هستند و در عین حال آنان را ترغیب میکنند تا عملکردشان را به اوج برسانند. امروز شيوههاي قدرداني و الگوسازي در جوامع جديد دستخوش تغيير و تحولات عميقي شدهاند. رهيافتهاي پيشين جاي خود را به راهكارها و قالبهاي نوين داده و كارائي روشها و شيوههاي مرسوم به نحوي محسوس كاهش يافته، هرچند نميتوان و نبايد نقش زيربنايي و بنمايهاي كليشهها را ناديده انگاشت. در واقع الگوها و سامانههاي جديد، با تاثيرپذيري از زيرساختها و دادههاي پيشين بسط يافته و قوام يافتهاند، به طوري كه ميتوان با اندك تأملي در آثار و تحولات جديد، شكلهاي نخستين و جلوههاي پيشين را كشف نمود و سير و مسير تحول و تكوين استدراجي سازههاي نوين را رهيابي نمود.همين شيوه در نقد اسطورهاي ادبي نيز متداول است به طوري كه رد پاي اسطورههاي گذشته به خوبي در آثار ادبي جديد مشهود و قابل بررسي است.اكنون در عصر فنآوري اطلاعات، قرن بيستويكم شاهد دنيايي است كه راهبري آن را فنآوري ارتباطات و اطلاعات بر عهده خواهد داشت و اين رويداد بزرگ به وقوع نخواهد پيوست مگر با تغيير و تحول نگرشها و شيوههاي مديريتي مرسوم و تحول ساختارها، سيستمها، روشها، ارتباطات، تشكيلات، مقررات، قوانين و مديريت كه از مصاديق بارز آن تحول در شيوههاي قدرداني و تشويق و تنبيه است. سازوكارهاي كارآمد ساختن اين شيوهها البته چندان آسان نيست، اما امروز كارشناسان و مديران ادارات با تنظيم برنامههاي مشاركتي و مشاورهاي برنامهها و طرحهاي لازم را ارائه ميدهند و با مدد زير ساختهاي اصيل سنت و فرهنگ كه اينجا حكم دادههاي سختافزاري را دارند، دگرديسي نرمافزاري لازم را فراهم ميآورند و راهبردهاي اساسي جهت توسعه و گسترش و پيشرفت و شكوفايي برنامهها و طرحهاي سازماني ايجاد مينمايند.برنامهريزي و مديريت راهبردي تنها گزينهاي است كه در دوران مدرن ميتواند، انسانها را در برخورد با مشكلات و مسائل مختلف دنيا و جامعه نوين ياري رساند.مينتز برگ(mintz berg) نظرپرداز بزرگ تحول و دگرگوني در كتاب مهم خود«ظهور و سقوط برنامهريزي راهبردي» معتقد است، تعريف برنامهريزي چنين است:برنامهريزي شيوهاي قاعدهمند، به منظور ارائه نتيجهاي روشن، در قالب نوعي نظام منسجم تصميمگيري است.وي ميگويد: سازمانها بر مبناي اين تعريف بايد برنامهريزي داشته باشند تا موفق به 1- هماهنگسازي فعاليتهاي خود2- اطمينان از در نظر گرفتن آينده 3- فعاليت بر مبناي خردگرايي4- كنترل فعاليتهاي خود گردند. ماهيت شيوههاي مرسوم تشويقينظام پاداش از مهمترين عواملي است كه ميتواند موفقيت سازمانها را در پيشرفت برنامهها و تغييرات اساسي كه به دنبال آن هستند تضمين نمايد. اهتمام به پرداخت و اتخاذ شيوههاي تشويقي، يا عدم آن تاثير عمدهاي در انگيزش كاركنان به انجام دادن يا ندادن مجموعه وظيفههاي محول شده به آنان دارد. اين نكته را هيچ مديري انكار نميكند،